زمزمی از نور

شهادت قسمت ما می شد ،ای کاش

زمزمی از نور

شهادت قسمت ما می شد ،ای کاش

پــــــــــــــــــــــــــرواز

با آنکه در نگاه کسی بال وپر نداشت

چیزی به جز هوای پریدن به سر نداشت


مجنون بود ومنزل لیلا برای او

راهی به غیربوسه زدن برخطر نداشت


اوپای این معامله با عشق رفته بود

دیگر نظر به جانب سودوضرر نداشت


پنهان شد از نگاه اسیران خاک ورفت

جایی که آسمان هم از آن جا خبر نداشت


شرط به اوج پر زدن از خاک کندن است

اوقدر یک وجب هم از این خاک برنداشت


نظرات 2 + ارسال نظر
شهید گمنام شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:08 ب.ظ http://www.yad-e-yaran.mihanblog.com

سلام
حتما حتما
۲۲ بهمن هممون با حضورمون یه تو دهنی محکم به دهن دشمنان
داخلی و خارجی میزنیم.
التماس دعا

میثم شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:30 ب.ظ

سلام. ممنون از بابت متن بسیار زیبایی که واسم گذاشتی. امیدوارم تو زندگیت هیچ وقت برگهای پاییزی نباشه. هیچ وقت. تو گلی والا.خدارو شکر میکنم که هم صحبتی چون تو نصیبم کرده. خیلی خودتو خانم بدون. خانم خانما. ممنون. فعلا...

علیک سلام
ای واااااااااااااااااااای ...چقدر شما بنده رو خجالت میدیدنا ااااااااااااااا
اصلا قابل شما رو نداشت ...خواهش میکنم
شما سالاری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد