افتادن و پرپر زدنم دست خودم نیست
شب تا به سحر سوختنم دست خودم نیست
آخر چه کنم لاغریِ زود رَسَم را
پیری و شکسته شدنم دست خودم نیست
دستم دو سه ماه است نخورده است به کاری
انگار کنار بدنم دست خودم نیست
این موی سپید پسرم قلب مرا سوخت
شرمندگیم از حسنم دست خودم نیست
اَسما کمکم کرد که آرام بیفتم
افتادن و برخاستنم دست خودم نیست
هر بازدَمی باز کند زخم تنم را
خونی شدن پیروهنم دست خودم نیست
از عاطفه ی مادریم خُرده مگیرید
گریه به گلِ بی کفنم دست خودم نیست
2468
اگر همواره حواسمان باشد :که دنیا محل عبور است و غم وشادی آن موقت و گذرا
اگر همواره حواسمان باشد :که زندگی یک فرصت است, فرصتی کوتاه که تنها یک بار به هر فردی داده می شود
اگر همواره حواسمان باشد : که تنها یک بار می توان زندگی کرد و فرصت مان مثل ابرها می گذرد
اگر همواره حواسمان باشد : که سرنوشت را نمی توان از سر ,نوشت
اگر همواره حواسمان باشد : که خدای مهربانی داریم که از رگ گردن به ما نزدیک تر است و خبیر است و بصیر است و سمیع است و عظیم است و رحیم , که همیشه مراقب و مواظب ماست
آن گاه درخواهیم یافت: که دنیا ارزش غصه خوردن و در خود فرو رفتن را ندارد , که باید همواره و در هر سنی پذیرفت آن چه را که آن یگانه مهربان رقم زده است و آسیب ناپذیر بود و مقاوم در مشکلات و سختی ها , که نرنجید و نرنجاند , که با تقدیر نجنگید , که از درس هایی که زندگی به ما می آموزد,چراغی سازیم تا روشنایی راه زندگیمان گردد تا در تاریکی ره نسپاریم .
تصور می کنم آنان که این گفتنی ها را درک کرده باشند, هرگز احساس کسالت و نا امیدی و افسردگی نکنند چه20 ساله یا 40یا 80 یا 90 ساله باشند .
با تشکر از برادر بزرگوار جناب آقای قربانی