زمزمی از نور
شهادت قسمت ما می شد ،ای کاشزمزمی از نور
شهادت قسمت ما می شد ،ای کاشپلاک پسرم گردن شما نیست؟
به یاد شهدای گمنام
همیشه یک پیمانه برنج بیشتر می ریخت
هر عید برای نوجوانش لباس عید می خرید
یک روز ، جوانی را توی تلویزیون نشانم داد :
ببین چقدر شبیه سعید است !
اصلاً سعیدش همه جا بود حتی توی تلویزیون سال 89 .
چند روز پیش بنیاد شهید برای پسرش مراسم گرفت
نرفت !
حتی یک بار هم سر قبر خالی پسرش که فقط محض یاد آوری بود
نرفت
می گفت هدیه را پس نمی گیرند ، جلو ملائکه از خدا خجالت می کشم بروم دنبال پسرم !
آخرین باری که پسر این زن با یک ساک خالی از خانه رفت 27 سال پیش بود
هنوز برنگشته !!
شما را به خدا اینقدر بلند نگویید با پذیرش قطعنامه جنگ تمام شد
این زن ، پسرش را در جنگ جا گذاشته
یک وقت می شنود !
نه که او نداند جنگ تمام شده
حتی می داند که هدیه را پس نمی گیرند
او شماره همه روزهای جنگ را حفظ است !
... احیاناً خبری نشانی از پسرش ندارید ؟!
احیاناً پلاک پسر او گردن شما نیست ؟!
... یا مفرج هم یعقوب علیه السلام
چشم هایش غربت یک انتظار 27 ساله را دارد
... " او یک مادر است "
2468
هیهات
___ *____* ____* ____ * ____ * ____ * ____ * ____
ِ<<<<< یا بقیة الله الاعظم >>>>>
طایر قدس تو گر بر سر ما پر ریزد
هلهل شور و شعف از دو جهان برخیزد
صورت مهر تو چون در دل ما جا گیرد
لشکر اهرمن از میهن جان بگریزد
غایب از دیده خدا را تو که هستی که چنین
یاد تو ولوله در پیر و جوان انگیزد
یاد شیرین تو و قلب من ای خسرو عشق
قصه ی شیر و شکر بود و چنان آمیزد
سر شد این عمر به هجران تو و می ترسم
کاسه ی صبر من ای سرو روان سر ریزد
دست کوتاه من و دامنش ای دل هیهات
روسیاهی که در آن شاخ جنان آ ویزد
_____* ______* _______* _______ * _____
***** و الحمد لله رب العالمین *****
***************
خشونت پنهان
1 -ثروت ، بدون زحمت
2- لذت، بدون وجدان
3 - دانش، بدون شخصیت
4 -تجارت، بدون اخلاق
5 - علم، بدون انسانیت
6 - عبادت، بدون ایثار
7- سیاست، بدون شرافت
این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه اش داد. اعتقاد بر این است که وی این موارد را در جست و جوی خود برای یافتن ریشه های خشونت شناسایی کرد. در نظر گرفتن این موارد، بهترین راه جلوگیری از بروز خشونت در یک فرد و یا جامعه است. خشونتی که آن را "خشونت پنهان" می نامند
اسراردل
أَعْجَزالنّاسٍ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاء
عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند
(بحارالانوارج/ 93 ص/ 294)
بار الها ! کویر دلهایمان را با باران معرفت بارور ساز .
یگانه معبودم ! پرنده ی گرفتار نفسمان را از قفس وسوسه های شیطان; رهایی بخش .
مهربانم ! ساحل غم گرفته ی افکارمان را با تلاطم امواجت ; از رکود و سکون رهایی بخش .
وین حل معما نه تو خوانی و نه من
چون پرده بر افتد، نه تو مانی و نه من
عین های ظالم
امیر المومنین علی علیه السلام ، در خطبه ها و نامه هائی که برای افراد مخصوصا
معاویه می فرستاد ، در مواردی بسیار ، به درد دل ها و تظلم های خود اشاره می فرمود .
در خطبه ها ، مانند خطبه شقشقیه و در نامه ها ، مانند نامه 28 ، تظلم های آن حضرت به چشم می خورد .
روزی شخصی کنار منبر حضرت فریاد زد : وامظلمتاه !
علی علیه السلام اورا طلبید و کلامی فرمود که ماحصل آن ، این است :
من باید وامظلمتاه بگویم ! در عالم ، به من آنقدر ظلم شده که اندازه ندارد . و من ذالک انّه کان یقول
لابن عباس : کیف انت یابن عمّ اذا ظلمت العیون العین ؟ فقال : یا مولای ! کلّمتنی بهذا مرارا و لا اعلم معناه . فقال :
عین عتیق و عمر و عبدالرحمن بن عوف و عین عثمان و ستضمّ الیها عین عایشه و عین معاویه و عین عمروبن العاص
و عین عبدالرحمن بن ملجم و عین ابن سعد .
امام با ابن عباس درد دل کرد و فرمود : چگونه خواهی بود ای پسر عمو وقتی که عین ها بر عین ظلم می کنند ؟!
یعنی افرادی که در اسم آن ها عین باشد بر من که علی هستم و در اسم من نیز عین وجوددارد ، ظلم می کنند
ابن عباس عرض کرد یا علی در این مقوله برای من صحبت های زیادی فرموده اید ، اما معنای آن را نمی دانم .
آن عین های ظالم کیستند و عین مظلوم ، کیست ؟ علی علیه السلام فرمود :
عین عتیق ( خلیفه اول ) و عین عمر و عبدالرحمن بن عوف و عین عثمان ( این ها بر من ظلم می کنند ) و به زودی
بر این عین ها افزوده می شود :
عین عایشه و عین معاویه و عین عمروعاص و عین عبدالرحمن بن ملجم و عین عمربن سعد !
مشارق انوارالیقین / شیخ رجب برسی / صفحه 82
خفته دلا خیز که ماه خداست
فصلها فاصله تصویرند
برخیز که نورازلی می آید
برخیز که نور ازلی می آیــــــــد
بر عالم ایجــــاد ، ولی می آید
مجموعه حسن و عشق و ایثار و کرم
یعنی که حسین بن علی می‌آید
شهدا دست ماراهم بگیرید
